10- ایمان به ...
دوستای عزیزم خیلی آسون بود و شیرین و خواستنی . مشکلات من کلی حل می شد .و احساس آرامش عجیبی داشتم البته وقتی به یکی از دوستام می گفتم و او این نوع تربیت رو اعمال کرد تا حدی براش قابل قبول نبود و من در جوابش فقط می گفتم : دوست عزیز آدم باید به چیزی ایمان قلبی داشته باشه تا اثر ایمانش رو توی رفتارش و زندگیش ببینه . واقعیت همینه و من با ایمان کامل به زنده بودن شهید پهلو شکسته و سیلی خورده ای که قبرشون گمنامه با تمام وجود حضورشونو تو زندگیم به خصوص تربیت فرزندم می دیدم . بعضی چیزها چشیدنیه . باید قبول کرد ، ایمان آورد و چشید . خدا کاراش خیلی قشنگه وقتی چشمت برنامه های او رو ببینه . برنامه ی خدا برای تربیت بچه های شیعه اینه که اونا رو می سپره به مادر مهربان امت (س). ایشون مسئول تربیت فرزندان شیعه اند و باور من اینه که هر کس در هر دین و مذهبی می تونه بچه شو بسپره به مادر (س).
شاید بخواهید لذت تربیت مادر (س) رو بچشید . پس رو به قبله یا رو به عکس ایشون وایسید و از صمیم قلب بگید : مادر جان تربیت ما رو به عهده می گیرید ؟
من نه فقط بچه ی خودم بلکه هر بچه ای یا نوجوونی که می اومد خونمون با مادر آشنا می کردم و دیدنی بود حرف شنوی بچه های کوچکتر که به خاطر مادر سعی می کردن درست رفتار کنند و این تو سن های بالاتر کمتر بود . نتیجه گرفتم که ما هم در کودکی تحت تربیت ایشون بودیم ولی تربیت های ایشونو به مرور زمان در لایه های تیره ی تربیت پدر و مادر و دوست و جامعه پوشاندیم . برای مثال چرا دختر بچه ها دوست دارن چادر بپوشن ؟ چرا پسر بچه ها تو نگاه کردنشون مراعات می کنن؟ چرا بچه ها زود آشتی می کنن ؟ حرف شنو ترن ؟ محبتشون بیشتره ؟ دخترا بیشتر دوست دارن با دخترا و پسرا با پسرا بازی کنن؟ حرفاشون با همه ی بچگیشون قابل تأملّه ؟و ...
شاید بگید بچه ان و خیلی چیزا رو متوجه نمیشن ولی باور کنید چیزی پشت این ماجراهای ساده ی زندگی ما و فرزندان ماست که به اون توجه نداریم و ساده از کنارشون رد می شیم . کمی فکر کنید . کمی اندیشه و دقت کنید و کمی به برنامه های خدا بیندیشید .